زنان الگو در قرآن
قرآن یك كتاب انسان ساز است و در این راستا، برای رسیدن به هدف كه همان انسان سازی است الگوهایی ارائه می كند، و این الگوها این اثر را دارد كه انسانها گمان نكنند كه انجام یكسری كارها غیر ممكن است. چیزی كه در قرآن بسیار چشمگیر است، این است كه خداوند پیامبران خود را به عنوان اسوه در سرتاسر قرآن معرفی می نماید تا بدین وسیله حجت درتمام زمینه های تاریخی بر مردمان تمام باشد و گمان نكنند كه شاهد مقصود را درآغوش كشیدن و به قرب الهی دست یافتن و به تكامل شایسته و نائل آمدن، كاری محال است و با اینكه مطرح می فرماید ( قرآن) كه پیامبران چون مردم دیگر غذا می خورند و می آشامند و در كوچه و بازار راه می روند، مسائلی را از آنان مطرح می كند كه آنها به اوج قله انسانیت رسیده اند" انه منعبادنا المخلصین"(1)بنابراین ای مردم! با تلاش می توانید شما هم به درجاتی از انسانیت برسید و در این راه تلاش لازم است كه: "و ان لیس للاانسان الا ما سعی" چنانچه بارها و بارها با مفاهیم گوناگون از قول پیامبر در قرآن آمده است كه "انا بشر مثلكم الا یو حی الی"(2) واین پیامبر به جایی می رسد كه خداوند در مورد این وجود مبارك و شریف می فرماید: " لقد كان لكمفی رسول الله اسوة حسنه"(3) مشاهده می شود كه پیامبر به عنوان یك نمونه عملی در قرآن مطرح شده است. كه این الگو برای همه مردم است، اعم از زن و مرد و اینطور نیست كه الگوی اختصاصی برای مردان باشد و همچنین دیگر نمونه ها و الگوهای قرآن ،نیز چنین است.
و نیز در مورد حضرت ابراهیم می فرماید: " قد كانت لكم اسوة حسنه فی ابراهیم والذین معه"(4)
یكی از مواردی كه در قرآن چشمگیر است ، معرفی حضرت مریم(س) به عنوان الگوی مردم و خصوصا انسانهای با ایمان می باشد.
" و ضرب الله مثلا للذین آمنوا مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدقت بكلمات ربها و كتبه و كانت من القانتین."(5)
همچنین به مریم دخترعمران كه دامان خود را پاك نگه داشت، و ما از روح خود در آن دمیدیم او كلمات پروردگار و كتابهایش را تصدیق كرد و از مطیعان فرمان خدا بود.
آنچه كه در قرآن كریم در باره حضرت مریم عذرا ( س) می فرماید: مبین مقام معنوی و والای اوست. ولی آنچه كه دراین سطور مد نظر نویسنده است؛ الگو بودن زنان در قرآن است كه حتی در سوره ای بنام تحریم خداوند فقط از الگوهای زن استفاده فرموده است كه این خود توجه خاص خداوند به زن را نشان می دهد.
دراین سوره مباركه ابتدا از دو تن از زنان پیامبر(ص) یاد می كند كه آنها مورد مواخذه خداوند قرار گرفته و حتی از جانب خداوند تهدید می شوند و سپس در آیات بعدی از زن نوح (ع) و زن لوط (ع) به عنوان دو زنی كه با داشتن شوهران بزرگواری چون حضرت نوح (ع) و حضرت لوط (ع) به آن دو خیانت كرده و حق آنها را ادا نكردند ودر نتیجه جایگاهشان آتش دوزخ واقع شد ، نام می برد.
و در پایان این سوره شریفه سخن از مریم است، آن باكره عذرا، آن صدیقه كه خداوند در موارد مختلفی در قرآن او را می ستاید و حتی او را در حد پیامبران الهی بالا برده و به عنوان الگوی عملی برای همه انسانها معرفی می كند. الگویی برای همه مردان و همه زنان.
و الگوی دیگر آسیه زن فرعون است "و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امراة فرعوناذقالت رب ابن لی عندك بیتا فی الجنه ونجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین"(6) و خداوند برای مومنان، به همسر فرعون مثل آورده است در آن هنگام كه گفت: پروردگارا خانه ای برای من در جوارت در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش. در اینجا نیز مشاهده می شود كه زنان خوب الگوی قابل توجه برای جامعه اسلامی هستند اعم از زن و مرد.
مقام خاص مریم در قرآن
قرآن در بیان مقام و شان و منزلت حضرت مریم می فرماید:"كلما دخل علیها زكریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انی لك هذا قالت هو من عندالله ان الله یزرق من یشاء بغیرحساب".(7)
هر زمان زكریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در آن جا می دید. از او می پرسید: ای مریم! این را از كجا آورده ای، می گفت: این از سوی خداست. خداوند به هر كس كه بخواهد، بی حساب رزق و روزی می دهد.
و همچنین مشافهه و مشاهده اینكه حضرت مریم(س) با فرشتگان سخن می گوید، یعنی آنها او را مورد خطاب خود قرار می دهند و او نیز جواب آنها را می دهد ، قرآن از این مطلب مهم پرده برمی دارد كه:
" اذ قالت الملائكه یا مریم ان الله اصطفیك و طهرك و اصطفیك علی نساء العالمین یا مریم اقنتی لربك و اسجدی و اركعی معالراكعین"(8)
هنگامی كه فرشتگان گفتند:ای مریم! خدا تورا برگزیده و پاك ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است. ای مریم! ( به شكرانه این نعمت) برای پروردگار خود، خضوع كن و سجده به جا آور؛ و با ركوع كنندگان ركوع كن.
آری فرشتگان با این بانوی بزرگوار سخن گفتند و او را از مقام بلندش ( اصطفی) با خبركردند و او را به صفوه اللهی و مطهر بودن مژده دادند.
در جای دیگر قرآن می خوانیم:
" اذ قالت الملائكه یا مریم ان الله یبشرك بكلمه منه اسمه المسیح عیسی بن مریم وجیها فی الدنیا و الاخرة و من المقربین"(9)
هنگامی كه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تورا به كلمه ای (وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت می دهد كه نامش مسیح، عیسی پسر مریم است؛ در حالی كه در آن جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود؛ و از مقربان الهی است.
در تبیین زندگی حضرت مریم(س) گروهی از اهل اعتزال نظیر زمخشری در كشاف كه راه تفریط پیموده اند، مشاهده فرشته و شنیدن سخنان ملائكه را یا به عنوان كرامت زكریا آوردند و یا به حساب ( ارهاص) عیسی (ع) محسوب داشتند و گمان كردند آن بانو نمی تواند به این مقام برسد و از كرامت برخوردار شود، و سخنان فرشته ها را بشنود و بشارت " صفوه بودن" را از فرشته ها دریافت كند و مژده مادر پیغمبر شدن را از آنها تلقی نماید، لذا گفتند این همه فضایل كه نصیب مریم شده است یا به عنوان معجزه زكریا(ع) است یا به عنوان پیش در آمد اعجاز عیسی (ع) است. كه این را از نظر اصطلاح كلامی " ارهاس" می گویند همانگونه كه قبل از قیامت، یك سلسله امور خارق عادتی رخ می دهد كه از آنها به عنوان" اشراط الساعه" تعبیر می كنند، قبل از ظهور، یا میلاد یك پیامبر نیز یك سلسله امور خارق عادتی رخ می دهد كه اینها نشانه ظهور یك پیامبر الهی است و در كتابهای كلامی از این امور خارق عادت، به عنوان "ارهاس" تعبیر شده است.
اما اهل افراط نظیر قرطبی كه از مفسران معروف اهل سنت است و همفكران او، معتقدند مریم دارای سمت نبوت بود، زیرا فرشتگان فراوانی بر او نازل شدند، و او را از وحی با خبر كردند و از راه الهام مسئله صفوه و طهارت او را به او اعلام نمودند و بشارت مادر پیغمبر شدن را به او اعطا كردند... لذا چون مریم وحی فرشته ها را تلقی كرد و فرشته ها بر او وارد شدند و گفتگوی آنها از رتبه مشافهه به مشاهده رسید، پس پیامبر است، زیرا فرشتگان بر هر كس نازل شوند و وحی بیاورند و او فرشته ها را ببیند، پیامبر است.
اما امامیه... بر این اعتقاد ند كه تمام این مقامات و كرامتها مربوط به خود مریم(س) است- یعنی وصف به حال موصوف است نه متعلق موصوف – و نباید اینها را به حساب اعجاز زكریا گذاشت و از طرف دیگر مریم (س) به مقام رسالت و نبوت تشریعی نرسیده است و این دو مطلب را مفسران گرانقدر امامیه به استناد ظواهر قرآنی، تبیین می كنند."(9)
در توضیح این مطلب می گوییم كه همه این كرامات متعلق به خود مریم(س) است و او واقعاً فرشته خدا را دیده و با او هم صحبت شده و نه اینكه هاتفی فقط با او سخن گفته باشد و او مطالبی را از آن سروش غیبی شنیده باشد.
نكته ای كه تذكر آن ضرورت دارد، این می باشد كه در صفحات قبل مطالبی در خصوص نبوت زن مطرح شد كهزنان نبی بودهاند اما وحی گاهی انبایی است و گاهی تشریعی. آنجایی كه نبوت جنبه انبایی دارد نظیر همان است كه در مورد حضرت مریم(س) اتفاق افتاد. ولی اگر نبوت جنبه تشریعی پیدا كند همان رسالت است كه یك كار اجرایی است و این گونه نبوت را خداوند به مردان عطا فرموده است و مفهوم آیه شریفه این است.
" ما ارسلنا من قبلك الا رجالا نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون"(10)
ما پیش از تو، جز مردانی كه به آنان وحی می كردیم، نفرستادیم ( همه انسان بودند، و از جنس بشر) و اگر نمی دانید، از آگاهان بپرسید.
كه آیه شریفه فوق به یك معنی بیانگر این نبوت تشریعی یا رسالت است و به معنای دیگر، همانطور كه در ترجمه آمده است اشاره به انسان بودن و از جنس بشر بودن آنها است. نه مرد بودن یا زن بودن ه.(11)
از دیگر مقاماتی كه برای حضرت مریم در قرآن در نظر گرفته شده است " صدیقه بودن" آن حضرت است كه مبالغه در تصدیق است و این قابل ذكر است كه یكی از القاب فاطمه زهرا(س) صدیقه می باشد.(12)
صدیقین گروهی هستند كه همراهان با قافله انبیاء و صالحین و شهدا می باشند،آنجا كه حق در كتاب مبینش می فرماید:
" و من یطع الله و الرسول فاولئك مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئك رفیقا"(13)
و كسی كه خدا و پیامبر را اطاعت كند، ( در روز رستاخیز) همنشین كسانی خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان، و آنها رفیقهای خوبی هستند.
چرا خداوند مریم(س) را صدیقه لقب داد؟ زیرا برای قبول امر غیر عادیی كه برایش اتفاق افتاد، نشانه وآیت طلب نكرد و آن را تصدیق نمود و این تصدیق كردن بیانگر اوج ایمان و تقوای آن حضرت است و این در حالی است كه پیامبر زمانش حضرت زكریا(ع)، بعد از دعای خودش و رسیدن به خواسته اش كه خداوند به او فرزندی عطا می فرماید از خدا نشانه می طلبد:
" فنادته الملائكه و هو قائم یصلی فی المحراب ان الله یبشرك بیحیی مصدقا..."(15)
و هنگامی كه او در محراب ایستاده، مشغول نیایش بود، فرشتگان او را صدا زدند كه: خدا تو را به "یحیی" بشارت می دهد؛ ( كسی) كه كلمه ( مسیح ) را تصدیق می كند.
و حضرت زكریا(ع) وقتی بشارت " پدرشدن" را از فرشته ها شنید از خداوند خواست كه برای او علامت و نشانه ای قرار دهد كه او متوجه حق بودن این بشارت شود ولی حضرت مریم (س) چون صدیقه بود با شنیدن بشارت از خداوند علامت و نشانه طلب نكرد.
كه البته نشانه خواستن حضرت زكریا(ع) دلیل بر شك و تردید او نبود بلكه همچون ابراهیم خلیل(ع) می خواست بر درجات یقینش افزوده شود "ولكن لیطمئن قلبی" ولی حضرت مریم (س) با توجه به داشتن چنین مقامی (صدیقه بودن) نشانه ای از خداوند متعال طلب نكرد.
در تایید مطالب قبل و اینكه زن به چنان مقام معنوی والایی می تواند برسد كه نظاره گر فرشتگان وحی باشد. مثلا ساره همسر ابراهیم خلیل(ع) نه تنها مشاهده كننده و شنونده وحی بود بلكه خود نیز دریافت كننده بشارت از طرف حق است.
آنجا كه قرآن مجید می فرماید:
" و امراته قائمه فضحك فبشرنا ها باسحق و من وراء اسحق یعقوب"(16)
و همسرش ایستاده بود ( از خوشحالی) خندید؛ پس او را به اسحاق و بعد از او به یعقوب بشارت دادیم.
و ساره نه تنها نظاره گر و شنونده و حتی مخاطب وحی بود بلكه كاملا در مكالماتی كه بین او و فرشته وحی برقرار است نظرات خود را بیان می كند؛
" قالت یا ویلتی ءالد و انا عجوز و هذا بعلی شیخا ان هذا شیء عجیب قالوا اتعجبین من امر الله رحمه الله و بركاته علیكم اهل البیت انه حمید مجید"(17)
گفت: وای بر من! آیا من فرزند می آورم در حالی كه پیرزنم، و این شوهرم پیرمردی است؟! این راستی چیز عجیبی است!
گفتند: آیا از فرمان خدا تعجب می كنی؟! این رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است؛ چرا كه او ستوده و والاست.
تكلم با فرشتگان خدا و دریافت بشارت از سوی حق بیانگر موقعیت معنوی زن است كه همپای با پیامبران الهی، دریافت وحی می كرده اند.
در قرآن مجید از زنان بسیاری نام برده شده كه بهترین نمونه آن داستان حضرت سلیمان و بلقیس می باشد هنگامی كه نامه حضرت سلیمان با وعده و وعید به ملكه سبا می رسد، آنچنان عقل و درایتی را از خود نشان می دهد؛ از این طریق خداوند به عظمت قدرت زن اشاره نموده است.
از موارد فوق كه بگذریم، می بینیم كه در دین مبین اسلام زنانی پرورش یافتند كه توانستند به مقامات والای معنوی نائل گردند.
فاطمه زهرا دخت نبی مكرم اسلام چنان مقام والایی یافت كه لقبمحدثه(18) گرفت. یعنی كسی كه با جبرئیل و دیگر فرشتگان سخن می گفت.
مطالبی را كه حضرت جبرئیل برای فاطمه (س) می آورد، و علی (ع) با دست مبارك خود آنها را می نوشت و درمجموعه ای به نام مصحف فاطمه (س) معروف می باشد و مشهور است كه تمام علوم و رویدادهای گذشته و آینده در آن نوشته شده و امامان راستین با مطالعه آن در تمام مسائل و حوادث آینده آگاهی می یافتند. روایات صحیح و حسن بسیاری دلالت بر این مطلب دارد.(19)
كوتاه سخن آن كهفاطمه زهرا(س) همصحبت و همنشین جبرئیل امین و خزان علم خدا و شعبه ای از شهر علم است و از برگزیدگان سر خداوند و امناء وحی الله است. دعا های شریف، بیانگر این مطلب است.
پی نوشتها:
1- سوره مباركه یوسف/ آیه 242- سوره مباركه كهف / آیه 110
3- سوره مباركه احزاب/ آیه 21
4- سوره مباركه ممتحنه/ آیه 4
5- سوره مباركه تحریم/ آیه 12
6- سوره مباركه تحریم/ آیه 11
7- سوره مباركه آل عمران/ آیه 37
8- سوره مباركه آل عمران/ آیه 42و43
9- سوره مباركه آل عمران/ آیه 45
10- جوادی آملی / عبدالله / زن در آینه جمال وجلال ، ص 140و141
11- سوره مباركه انبیاء/ آیه 7
12- قرآن مجید/ ترجمه آیه الله مكارم شیرازی
13- به گفته هنری كربن، شیعه میان مریم عذرا مادر مسیح، و حضرت فاطمه زهرا(س) دخت پیامبر و سردودمان امامان معصوم مقارنه با معنایی قرار می كند. چنانكه امام موسی كاظم (ع) در گفتگویی با خلیفه عباسی این دو وجود آسمانی را با هم قیاس كرده می گوید: همانگونه كه عیسی مسیح نبوت خود را از مریم كه زن است دارد، ذریه ائمه اطهار نیز از بطن مادرشان حضرت فاطمه (س) به پیامبر می پیوندد و آنان به واسطه او از رسول خدا نسب می گیرند. ابن بابویه/ عیون اخبارالرضا/ قم 1377/ ج 1/ ص 83 تا 85 / نقل از هنری كربن
14- سوره مباركه نساء/ آیه 69
15- سوره مباركه ال عمران/ آیه 39
16- سوره مباركه هود/ آیه 71
17- سوره مباركه هود/ آیه 72و73
18- كسی كه با فرشتگان خداوند هم صحبت شده است.
19- برای نمونه به ذكر یكی از این روایات می پردازیم: فما مصحف فاطمه؟ قال فسكت طویلا ثم قال: انكم لتبحثون عما تریدون و عما لا تریدون، ان فاطمه مكثت بعد رسول الله (ص) خمسه و سبعین یوما و قدكان دخلها حزن شدید علی ابیها و كان جبرئیل یاتیها فیحسن عزائها علی ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن ابیها و مكانه و یخبرهابما یكون بعدها فی ذریتها، و كان علی علیه السلام یكتب ذلك فهذا مصحف فاطمه علیها السلام...
عرض كردم مصحف فاطمه چیست؟
امام (ع) لحظاتی سكوت كرد و سپس فرمود: شما از آنچه می خواهید و نمی خواهید سوال می كنید ( یعنی بعضی از این پرسشها مورد نیازتان نیست) آن گاه فرمود:
همانا فاطمه (ع) پس از پیغمبر (ص) 75 روز در دنیا بود و از فراق پدر بی اندازه حزن و اندوه داشت، لذا جبرئیل برای عرض تسلیت و دلداری نزد او می آمد و وی را به بهترین وجه در مرگ پدر تسلیت می داد و خوشدل می ساخت و از احوال و مقامات پدرش خبر می داد و سرنوشت آینده اولادش را پس از او برایش تعریف می كرد و علی(ع) تمام اینها را می نوشت. آن نوشته ها مصحف فاطمه (س) است.
از ظاهر این روایت استفاده می شود جبرئیل برای حضرت زهرا (س) نازل می شد و در حضور آن حضرت می نشست و مشافهتا سخن می گفت و خبرهای گذشته و آینده را تا قیامت برایش می گفت و علی (ع) هم آنها را می نوشت، ( بحارالانوار/ ج26/ ص41/ و بصائر الدرجات/ ص 42 و مراه العقول/ ج3/ ص59